۱۳۸۶/۰۶/۲۴

مرزهای آسمانی









مرزهای آسمانی
پس از پرواز
پرندگان می میرند - در آغوش درختان جوان
و آسمان - بیادشان می سپارد
همچون ابری که دیروز آمد
امروز بارید
و فردا نیز - نشانی از نشان اش - نخواهد بود
آنقدر می دانم
آری می دانم - که رودخانه ها جاری اند
از برکت ابرهائی که می گریند
و آسمانی که وقتی عقده ای دارد
می غرد همچون آذرخش
تا مپندارند اهالی زمین
که می توان در سکوت - خفه کرد - کسی را
آری! گرچه میدانم که دانسته هایم اندک اند
اما شما را چه پنهان
هر گز عاقلی را ندیده ام - که وزن عقل خود را بداند
و یا حتی فهمیده باشد
که پرندگان می میرند
بی هیچ اتهامی - در مرزهای آسمانی من
امرداد هزار و سیصد و هشتاد و شش

هیچ نظری موجود نیست: