
... چو خنده در هوا کند
نشسته پشت بوته ای
کبوتری - سیه - سپید
بزیر پر سر و - ولی
چمن - چو رختخواب تر
بزیر پای بی پرش
...
ز گوشه ای - به ناگهان
زند به سنگ سخت خود
چو کودکی - تن نحیف
کبوتر از هراس و گیج
... بناگهان پرد هوا
، نشانده خنده بر روان
لبان کودک ِ دوان
، ولی خود از نشان سر
به بال زخمی اش - غمین
نگه به بچه می کند
رضا به درد خود - صدا
... چو خنده در هوا کند
سی و یکم شهریور هزار و سیصد و هشتاد و شش خورشیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر