از الاغها بیاموزید!
وقتی می توانید بخندید،
چرا با هم می جنگید؟
با شما هستم ای رزمندگان احمق!
بگذارید آنها که افتخار می خواهند،
(( خود )) به میدان بیایند
و پرچمهای نکبت خویش را بیافرازند،
در قعر دره های سقوط شان
با شما هستم
شما ای بازیچه های کوچک
از الاغها بیاموزید،
که چگونه با هم در صلح می زیند
و هیچگاه افتخارات خویش را - نشخوار نمی کنند...
میدانم!
خواهید گفت: (( حقیقت تلخ است )).
آری!...
ولی تلخ تر از حقیقت،
باور به تداوم آن است
وقتی میتوان گلی هدیه داد
چرا باید گلوله ای شلیک کرد؟
با شما هستم ای رزمندگان احمق!
بگذارید آنها که افتخار می خواهند،
خود به میدان بیایند...
بیست و هفتم خرداد هزار و سیصد و نود و یک خیامی